عمرتون صد شب یلدا ... دلتون قدر یه دریا
توی این شبهای سرما ... یادتون همیشه با ما
شب یلداتون مبارک، امیدوارم در کنار خانواده و خویشاوندانتان ساعات خوبی رو گذرانده باشید.
من امسال به رسم اجدادمان شب زنده داری کردم و "دی گان" (روز تولد خورشید) را بهانه یی قرار می دهم که خود را از هر بدی، هر چند بسیار کوچک دور بدارم، البته نه با حبس خود در خانه!
به امید روزی که در هر روزی از سال همچون "دی گان"، خود را از بدی ها دور نگه داریم.
شب یلدا:
شب یلدا یا شب چِله آخرین شب آذرماه، نخستین شب زمستان و درازترین شب سال است.
ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا میکردند.
پبشینهٔ جشن
یلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار میکردهاند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا یا مهر است .
بسياری بر اين باورند که ريشهی پاسداشت شب چله ميراث قوم کاسپیان است . کاسپها از اولين اقوام آريايی هستند که وارد ايران شدند.انها مردمانی با چشمهای کبودرنگ و موهای بور بودند که ابتدا در گيلان امروزی سکنی گزيدند و پس از چندی به نقاط ديگر ايران مهاجرت کردند . کاسپها قوم نيرومندی بودند و تمدن توانمندی را پايهگذاری کردند. از جمله تمدنهای آبی (Hydraulic Civilizations) که میتوان از زيگورات چغازنبيل، آسيابها و قناتهای دزفول و شوشتر بهعنوان آثار باقیمانده از تمدن کاسپها نام برد. همچنين پلهای بسياری با نام آناهيتا در سراسر ايران ساختند و با ساخت چهارتاقیهايی توانستند انحراف ٢٣ درجهی مدار زمين در گردش به دور خورشيد را اندازهگيری کنند . کاسپها با استفاده از اين ابزار به تقويمی دقيق دست يافتند و دريافتند که پس از آخرين شب پاييز بر طول روزها اندکاندک افزوده شده و از طول شبهای سرد کاسته میشود.
این جشن در ماه پارسی «دی» ( تولد دوباره خورشید ) قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد. واژه ی روز ( DAY ) در زبان انگلیسی ( که همریشه با زبانهای کهن آریایی است ) نیز از نام این ماه برگرفته شده است . نور، روز و روشنایی خورشید، نشانههایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانههایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر میبرند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاهتر نشانهای از غلبهٔ تاریکی و اهریمن بر زمین . یلدا برگرفته از واژهای سریانی است و مفهوم آن « میلاد» است . ( برخی بر این عقیده اند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبا از راست به چپ نوشته می شده , وارد زبان پارسی شده است ) .
بعد از هجرت گسترده ي مسحيان در زمان کشتار امپراطوري روم به ايران و منطقه هاي آسياي صغير . هنگام توسعهي آيين مهر در اروپا، مراسم شب چله به عنوان روز زايش مهر و نور و راستي با شکوه تمام برگزار ميشده است و پس از استيلاي مسيحيت در اروپا، آداب و رسوم آيين مهر که در زندگي مردم و بهخصوص در ميان روميان نفوذ کرده بود همچنان باقي ماند و با آمدن دين جديد رنگ نباخت . تا سال 350 ميلادي تمام فرقههاي مختلف مسيحيت متفقالقول روز ششم ژانويه را روز ميلاد مسيح ميدانستند وليکن نفوذ آيين مهر کليساي روم را بر آن داشت تا روز تولد عيسي مسيح را مطابق با تولد مهر يا ميترا قرار دهد تا از التقاط اين دو مناسبت نفوذ بيشتري بر زندگي مردم داشته باشد و بزرگترين جشن آيين مهر را در خود حل کنند . با قدرتمند شدن کليساي رم و پس از گذشت زمان، فرقههاي ديگر مسيحيت به اين سمت و سو گرويدند. ليکن هنوز کليساي ارمني و ارتدوکس شرقي روز ششم ژانويه را روز ميلاد مسيح ميدانند . آنچه از نظر پژوهشگران مسلم است اين است که 21 يا 25 دسامبر (اول یا پنجم دی)روز ميلاد عيسي مسيح نيست. نفوذ آيين مهر در رسوم کليسا نیز غيرقابلانکار است.
تاريخدانان تاريخ دقيق زادروز عيسي را نميدانند، اما مسيحيان با رجوع به اناجيل و با توجه به اشارههاي آن به فصل زراعت و اعتدال هوا ميلاد مسيح را در اعتدالين (بهار يا پاييز) واقع ميدانند. فرانتس کومون، باستانشناس بلژيکي و موسس ميتراپژوهي مدرن و ديگر ميتراپژوهان همفکر او مفاهيم آيين ميترايسم روم را کاملاً برگرفته از آيين مزديسنا و ايزد ايراني ميترا (مهر) ميدانند ليکن اين ايده از دهه 1970 ميلادي به بعد به شدت مورد نقد و بازبيني قرار گرفته است و اکنون به يکي از مسائل بسيار مجادلهآميز در زمينه پژوهش اديان در دنياي روم و يونان باستان تبديل گشته است.
ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» میپنداشتند، و به همین دلیل این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی می کردند.آن گاه خوانی الوان می گستردند و « میزد» نثار می کردند. «میزد» نذری یا ولیمهای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، و در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژه ای که آن را « میزد» می نامیدند، بر سفره جشن می نهادند. ایرانیان گاه شب یلدا را تا دميدن پرتو پگاه در دامنهی کوههای البرز به انتظار باززاييدهشدن خورشيد مینشستند. برخی در مهرابهها (نيايشگاههای پيروان آيين مهر) به نيايش مشغول می شدند تا پيروزی مهر و شکست اهريمن را از خداوند طلب کنند و شبهنگام دعایی به نام «نی ید» را می خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده است .
روز پس از شب یلدا (یكم دی ماه) را خورروز ( روز خورشید ) و دی گان؛ می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود ( خرمدینان , این روز را خرم روز یا خره روز می نامیدند ) . در این روز عمدتاً به این لحاظ از كار دست می كشیدند كه نمی خواستند احیاناً مرتكب بدی كردن شوند كه میترائیسم ارتكاب هر كار بد كوچك را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می شمرد.
بن مایه +
۱ نظر:
سلام مطالب شما را خواندم برایم جالب بود و حاوی نکته های جدید وقت داشتید به نوشته های من سری بزنید ممنون
ارسال یک نظر