به علت فیلتر، آدرس سایت را عوض نمودم، آدرس جدید:
www.ForFreeIR1.blogspot.com

۱۳۸۷ مهر ۱۷, چهارشنبه

زنان علی بن ابی طالب



سخن از نسب علی علیه السلام
وی علی پسر ابوطالب بود. نام ابیطالب عبد مناف بود، پسر عبدالمطلب بن هاشم ابن عبد مناف مادر علی علیه السلام فاطمه دختر اسد بن هاشم بن عبد مناف بود. (تاریخ طبری)


سخن از وصف علی بن ابی طالب
اسحاق بن عبدالله گوید : از ابو جعفر محمد بن علی پرسیدم : وصف غلی علیه السلام چگونه بود؟ گفت : « مردی بود تیره و پر رنگ، با چشمان درشت و شکم بر آمده، و سر طاس، مایل و کوتاهی. » (تاریخ طبری)


خودتان قضاوت کنید، کدام یک از عکس های فوق به روایت فوق نزدیک تر است.


شیعیان علی را در حد خدا می پرستند، من هم سعی می کنم شما را از جنبه های دیگر زندگی او آگاه سازم. مدام دم از عدالت علی زده می شود، بسیاری صحت تاریخی ندارد و برخی هم اساسا ارزش نیست ولی از آنجایی که علی انجام داده برای شیعیان مقدس جلوه می کند. به عنوان مثال برادر کور و فقیرش اشتباهی مرتکب شده و ظاهرا از او چیزی ناحق می خواهد، اگر نمی خواهد از اموالی که از ملل دیگر غارت کرده اند و بعد نامش را بیت المال نهاده اند به فقیر بدهد از جیب خودش بپردازد، اگر خودش ندارد، برود کار کند، اگر نمی خواهد خودش را بزحمت بیاندازد او را نصیحت کند. ایشان که خیرشان نمی رسد حداقل شر مرساند. ذغال کف دست آدم نابینا نهادن دیگر چه حرکتیست؟

اصلا نمی دانم ما ایرانیان شیعه 1400 سال است که با نام علی و فرزندان علی بیمار شفا می دهیم، خوب آسمان به زمین می آمد که لطف می کرد بجای ذغال یک مقدار ناقابل از آب دهن یا بینی و یا ... بر چشم این بیچاره می مالید تا بینا می شد؟!

بعد اگر بگویند وحشی عده ایی موضع می گیرند، آخر ذغال کف دست گذاشتن حرکتی وحشیانه است یا خیر؟ البته احتمالا این حرکت در مقابل با سر بریدن هفتصد هشتصد انسان در یک روز یک تذکر کوچک و پند آموز بحساب می آید و شاید نشانه ی متمدن شدن ایشان بوده!


انسان نیازها و تمایلات مختلفی دارد، یکی از این نیازها، نیازهای جنسی ست. به نظر من این که هر کسی چگونه نیازهای زندگیش از جمله نیازهای جنسیش را برطرف نماید مربوط به خود اوست، ولی وی باید روشی را انتخاب کند که حق دیگران را ضایع ننماید.

یکی از مشکلات دین مبین اسلام از نظر من این است که مرد با هر چند زن که خواست (در شیعه 4 عقد و تعدادی نامعلوم صیغه، در تسنن 4 عقد ) بخوابد ولی زنانش فقط حق دارند فقط با او باشند، بعد از جدایی مرد دقایقی بعد می تواند با زنی دیگر باشد، ولی زن جدا شده باید عده ( تقریبا 40 روز ) نگه دارد.

یا باید رابطه ی میان زن و مرد یک به یک باشد، و یا اگر قرار شد طرفی با چند نفر باشد، طرف مقابل هم حق انجام چنین کاری را داشته باشد.


سخن از همسران و فرزندان علی

نخستین زنی که گرفت فاطمه دختر پیمبر خدا صلی الله علیه و سلم بود که جز او زنی نگرفت تا در گذشت. از فاطمه حسن و حسین را داشت. گویند فرزند دیگری از او داشت به نام محسن که در خردسالی در گذشت، با زینب کبری و ام کلثوم کبری.

پس از فاطمه ام البنین دختر حزام را به زنی گرفت که عباس و جعفر و عبدالله و عثمان را برای وی آورد که با حسین علیه السلام در کربلا کشته شدند و به جز عباس دیگران دنباله نداشتند. لیلی دختر مسعود بن خالد را به زنی گرفت و عبید الله و ابوبکر را برای وی آورد که به گفته ی هشام بن محمد در طف با حسین کشته شدند.

و نیز اسمای خثعمی دختر عمیس را به زنی گرفت که به گفته ی هشام بن محمد، یحیی و محمد اصغر را برای وی آورد، چنانکه هم او گوید دنباله نداشتند اما به گفته واقدی اسما یحیی و عون را برای علی آورد. بعضیها گفته اند محمد اصغر از کنیزی زاده بود. واقدی نیز چنین گفته است، به گفته وی محمد اصغر با حسین کشته شد.

و هم علی بن ابیطالب، از صهبا، ام حبیب دختر ربیعه بن بجیر بن عبد که از جمله اسیران خالدبن ولید در اثنای حمله به عین التمر بود عمر و رقیه را آورد. عمر چندان بزیست که به سن هشتاد و پنج سالگی رسید و یک نیمه میراث علی علیه السلام از آن وی شد و به ینبع در گذشت.

و هم او علیه امامه دختر ابوالعاص بن ربیع را که مادرش زینب دختر ابو العاص بن ربیع را مادرش زینب دختر پمبر خدا صلی الله علیه و سلم بود به زنی گرفت که محمد اوسط را آورد.
محمد اکبر که او را محمد بن حنیفه گویند نیز فرزند علی بود که از خوله دختر جعفر بن قیس از بنی حنیفه. محمد بن حنیفه به طایف در گذشت و ابن عباس بر او نماز کرد.

و هم او علیه السلام ام سعید دختر عروه بن مسعود ثقفی را به زنی گرفت که ام حسن و رمله کبری را از او آورد،

هم او از زنان مختلف دخترانی داشت که نام مادرانشان را نگفته اند. از جمله ام هانی و میمونه و زینب صغری و رمله صغری و ام کاثوم صغری و فاطمه و امامه و خدیجه و ام کرام و ام سلمه و ام جعفر و جمانه و نفیسه که همگی دختران علی علیه السلام بودند و مادرانشان کنیزان مختلف بودند.

و هم او علیه السلام محیاه دختر امروالقیس بن عدی بن اوس کلبی را به زنی گرفت که دختری برای وی آورد که به خردسالی در گذشت.
واقدی گوید : دخترک به مسجد می آمد بدو می گفتند دایی هایت کیانند؟ می گفت : وه وه یعنی کلب (سگ).

واقدی گوید: پنج کس از فرزندان علی دنباله داشتند حسن و حسین و محمد ابن حنفیه و عباس پسر کلابی و عمر پسر زن تغلبی. (تاریخ طبری)


الا هم صل الی محمد و آل محمد، خوب گوش شیطون کر ظاهرا تموم شد! خدا پدر و مادر ابن ملجم و بیامرزه و گرنه خدا می دونه چقدر دیگه من بدبخت باید تایپ می کردم. خوبه تونستن ایرانو غرارت کنن و گرنه کدوم حقوق و منبع درآمده که بتونه این همه زن و بچه و کنیز و سیر کنه؟


چند نکته این روایت دارد، که شاید به علت طولانی بودن به آن ها دقت نکرده باشید.

در کتب اهل تسنن خوانده بودم که فاطمه مریض شد و مرد و کسی کتف او را نشکسته، در اینجا هم بیان شده که محسن در خردسالی مرده است. " گویند فرزند دیگری از او داشت به نام محسن که در خردسالی در گذشت"

نام فرزندان علی، که در بین آن ها "ابوبکر، عمر، عثمان" دیده می شود، پس روابطشان از ابتدا با هم بد نبوده و اگر هم در آینده بد شده بخاطر جنگ بر سر خلافت بوده است.

بجز عباس برادران ناتنی دیگرش از جمله "جعفر و عبدالله و عثمان و محمد اصغر و عبید الله و ابوبکر" نیز با حسین کشته شدند، شایسته است که حکومت حداقل در مراسم عذاداریش یادی از فرزندان علی بکنند، ولی این یاد همراه با آوردن نام "ابوبکر" و "عثمان" است.

لیست بالا نام تمام زنان علی نیست. " هم او از زنان مختلف دخترانی داشت که نام مادرانشان را نگفته اند."


به نظر من این تعداد زن و کنیز ( که تعداد آن ها هم مشخص نیست ) نشانه ی میل جنسی بالا و تمایل به تنوع در رابطه ی جنسیست. شاید از نظر علی پرستان, علی برای کمک کردن به این زنان آن ها را به زنی می گرفته، ولی این حرف منطقی نیست، مگر برای کمک کردن به یک زن حتما باید با او همبستر شد؟

اصلا شاید به همین علت به برادر نابینای خود کمک نکرد!

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

به نظر من درست نیست که بگوییم ایرانیان علی را در حد خدا دوست دارند بلکه این شیعیان بی خردواهل الحقی ها هستند که علی را مثل خدا میپرستند

علی گفت...

مصلما منظور من تمام ایرانیان نبوده و نیست. من نیز همچون شما یک ایرانی هستم که او را نمی پرستم، بحث اکثریت بود.

پست را بصورت زیر اصلاح نمودم:
"شیعیان علی را در حد خدا می پرستند، من هم سعی می کنم شما را از جنبه های دیگر زندگی او آگاه سازم."

ناشناس گفت...

با حرفهايي كه زدي فقط خودتو رسوا كردي بدبخت. اكثر حرفايت مشكل داره. تو رو به همون شخصي كه دوست داري (معلومه كه اهل پرستش نيستي) برو يك كمي دقيقتر تاريخ رو مطالعه كن بيچاره. واقعا بيچاره اي. ديدار به قيامت...

ناشناس گفت...

حرفات یه مشت چرندیاته. اگه امام علی را می شناختی چنین تصمیم نمی گرفتی

AL1 گفت...

گناه من چیه که علی سیاه، طاس، قد کوتاه و شکمش برآمده بوده؟! شما چه اصراری دارید که بر خلاف تاریخ او را خوش سیما معرفی کنید؟!
گناه من چیه که علی n تا زن عقدی، صیغه و کنیز داشته؟!
و ...

من فقط تاریخ رو روایت کردم، شما هم بهتره بجای تعصب بیجا برید تاریخ رو مطالعه کنید.

بار ها گفته ام باز هم میگویم، اگر این کارها را ابوبکر و یا عمر انجام می داد، باز هم شما از این کار ها دفاع می کردید؟

میرسعید گفت...

بنام خداوند بخشاینده مهربان
عجب اوضاعیه از طرفی یکسری آخوند عوضی با کارهاشون ضد علی هستند از طرف دیگر یکسری از مردم ضد علی هستند که گفته میشه علی پرستند . لازمه که بگم بعلت تعدد جنگها توی زمان حضرت علی , زنان بیوه می شدند آیا نمیشه بگیم این ازدواجها جهت ارضا نیازهای مادی معنوی آنها بوده نمی توانیم بگوییم شاید اونها هم علی دوست بودند اونها هم نیازهای مادی معنوی داشتند اونها هم مانند تمام زنهای دیگه در وجودشون غریزه جنسی وجود داشت اونها هم شاید افتخاری برای خودشون میدونستن همسر علی باشند و از علی فرزند داشته باشند شما از کجا میدونی اصراری از طرف اونها نبوده شما اگر حرفهای مخالف رو بیان می کنی چرا برخی حقایق رو نمیگی اسلام هم هیچ وقت دنبال سرکوب همیشگی غریزه نبوده ازدواج دائم, موقت . چرا نمیگی سن این زنها چند سال بوده همشون جوان بودند چرا از قیافه هاشون نمیگی همشون زیبا بودند. اصلا" فرض محال که همشون حوری بهشتی بودند مگه اونها زنش نبودن اختیارشون دستش بود کار خلاف شرع که انجام نداده بود.اصلا" کجای تاریخ نوشته با اجبار زنش شدن کجای تاریخ نوشته همشون جوون و زیبا بودن وکجای تاریخ علی گفته ازدواج نکنید یا ازدواج چیز بدیه یا اینکه شما فقط 1 زن باید بگیرید.
باید بگم خداوند حضرت محمد را برای هدایت ما فرستاد او به زعمی واسط شد مار رسول ا.. را دوست داریم چون پیامبر خداست, بد نیست یه سری هم تو تاریخ به گفته رسول خدا در مورد علی بزنی.
علی را دوست داریم چون وصی پیامبر خداست طبق اسناد تاریخ .
ضمنا" کسی منکر خدمات ابوبکر و عمر نیست اونها بعد از خدمات, لطمات را وارد کردند ما لطمات نا راضی هستیم. ما خداپرستیم یکتاپرست بنا به روایات علی از کسانی که علی میپرستیدند بیزار بود و به آنها گفت که توبه کنید. ضمنا ما هیچ موقع علی را بخاطر چهرش دوست نداریم هیچ کدون از بزرگان دین رو بخاطر چهرشون دوست نداریم ,ما بندگان نمونه خدا را دوست داریم تولی جز فروع دینه یعنی دوست داشتن دوستان خدا(پیامبران , محمد رسول ا... عترت و تمام انسانهای نمونه وصالح و خدادوست) , فکر کنم بد نیست تاریخ رو با دقت بیشتری ملاحظه کنی نمیگم دین نداری ولی اگر دین نداری لااقل آزاده باش در دنیا عادل باش امیدوارم روزی بیدار و آگاه بشی از حقایق
SYSTEM_DETECTIVE@YAHOO.COM

میرسعید گفت...

بنام خداوند بخشاینده مهربان
عجب اوضاعیه از طرفی یکسری آخوند عوضی با کارهاشون ضد علی هستند از طرف دیگر یکسری از مردم ضد علی هستند که گفته میشه علی پرستند . لازمه که بگم بعلت تعدد جنگها توی زمان حضرت علی , زنان بیوه می شدند آیا نمیشه بگیم این ازدواجها جهت ارضا نیازهای مادی معنوی آنها بوده نمی توانیم بگوییم شاید اونها هم علی دوست بودند اونها هم نیازهای مادی معنوی داشتند اونها هم مانند تمام زنهای دیگه در وجودشون غریزه جنسی وجود داشت اونها هم شاید افتخاری برای خودشون میدونستن همسر علی باشند و از علی فرزند داشته باشند شما از کجا میدونی اصراری از طرف اونها نبوده شما اگر حرفهای مخالف رو بیان می کنی چرا برخی حقایق رو نمیگی اسلام هم هیچ وقت دنبال سرکوب همیشگی غریزه نبوده ازدواج دائم, موقت . چرا نمیگی سن این زنها چند سال بوده همشون جوان بودند چرا از قیافه هاشون نمیگی همشون زیبا بودند. اصلا" فرض محال که همشون حوری بهشتی بودند مگه اونها زنش نبودن اختیارشون دستش بود کار خلاف شرع که انجام نداده بود.اصلا" کجای تاریخ نوشته با اجبار زنش شدن کجای تاریخ نوشته همشون جوون و زیبا بودن وکجای تاریخ علی گفته ازدواج نکنید یا ازدواج چیز بدیه یا اینکه شما فقط 1 زن باید بگیرید.
باید بگم خداوند حضرت محمد را برای هدایت ما فرستاد او به زعمی واسط شد ما رسول ا.. را دوست داریم چون پیامبر خداست, بد نیست یه سری هم تو تاریخ به گفته رسول خدا در مورد علی بزنی.
علی را دوست داریم چون وصی پیامبر خداست طبق اسناد تاریخ .
ضمنا" کسی منکر خدمات ابوبکر و عمر نیست اونها بعد از خدمات, لطمات را وارد کردند ما لطمات نا راضی هستیم. ما خداپرستیم یکتاپرست بنا به روایات علی از کسانی که علی میپرستیدند بیزار بود و به آنها گفت که توبه کنید. ضمنا ما هیچ موقع علی را بخاطر چهرش دوست نداریم هیچ کدون از بزرگان دین رو بخاطر چهرشون دوست نداریم ,ما بندگان نمونه خدا را دوست داریم تولی جز فروع دینه یعنی دوست داشتن دوستان خدا(پیامبران , محمد رسول ا... عترت و تمام انسانهای نمونه وصالح و خدادوست) , فکر کنم بد نیست تاریخ رو با دقت بیشتری ملاحظه کنی نمیگم دین نداری ولی اگر دین نداری لااقل آزاده باش در دنیا عادل باش امیدوارم روزی بیدار و آگاه بشی از حقایق
SYSTEM_DETECTIVE@YAHOO.COM

کاکتوس گفت...

با آخری موافقم نه برای اینکه مسلمانم چون ولی حرفاش تا حدودی واقعیت داره ....
ببینید اگر با چیزی مشکل دارید مثل بچه ها همش و خراب نکنیذ
....
من فقط برای این چمهوری اسلامی متاسفم
خاک بر سر این آخوند ها احمق
.........

ناشناس گفت...

شرم نه بر نادانی که بر ندانسته سخن گفتن!
ندانسته چند جمله ایی شنیده اند و فکر میکنند خیلی‌ راجع به چنین شخصیت عظیمی‌ می‌دانند!
من روی سخنم با مدیر این وبلاگ نیست چرا که اگر هنوز حتی کمی‌ وجدان و انصاف می داشت، حرف من حقیر که سهله، حرف اینهمه بزرگانی‌ که علی‌ رو در طول تاریخ مدح کردن شاید یه اثری بر دل ظلمت گرفته‌اش میکرد!
اما احساس می‌کنم چند نکته ایی باید بیان بشه تا شاید بشه از انحراف کسانی‌ که با این شبهات ایمانشون سست می‌شه جلوگیری کرد:

۱- در باب وصف علی‌:
سخن از وصف علی بن ابی طالب
اسحاق بن عبدالله گوید : از ابو جعفر محمد بن علی پرسیدم : وصف علی (ع) چگونه بود؟ گفت: «مردی بود تیره و پر رنگ، با چشمان درشت و شکم بر آمده، و سر طاس، مایل و کوتاهی.»
دوستان توجه کنید که در هر زبانی هر لغتی میتواند چند معنی‌ داشته باشد که حتی به هم اصلا ربطی‌ نداشته باشند! مثلا "عین" در عربی‌ ۷۳ معنی‌ دارد از جمله: "چشم"، "چشمه"، "ترازو"، "قوزک پا"، "باتون پلیس"، و ... اما بکاربری آن در جمله مهم است! برای درک صحیح در زبان عربی‌ باید بر فرهنگ لغت عرب تسلط کافی‌ داشت، وگرنه این میشود که آن استاد نا‌ متخصص دانشگاه میاید ترجمهٔ ناصحیح از عبارت عربی‌ می‌کند که امیرالمومنین (ع) سرشان کچل بود، شکم داشتن، قدشون کوتاه بوده، و ... . حال آنکه این روایت یک عبارت بطین است و اینها همگی‌ کنایه است: "بطین"=پر (از جهت علم) (و در اینجا ربطی‌ به شکم ندارد! نکته: یکی‌ از خصاص امام تعادل اوست)، پیشانی بلند=(بخت بلند، فکر بلند، نگاه عمیق) (و ربطی‌ به کچل بودن ندارد! جالبتر اینکه بعضی‌‌ها آماده اند توجیه کرده اند که بی‌ مو بودن ایشان بخاطر کلاه خودی است که دائم بر سر داشتند!)، و ...
(ر.ج. http://dlserver.yasinmedia.com/v88/Daneshmand_Muharram_87/06-Moharram-87-Daneshmand%20%5BYasinMedia.com%5D.mp3 دقیقهٔ ۱۲ تا ۱۳).

۲- در باب عشق به ایشان:
"شیعیان علی را در حد خدا می پرستند" برداشت غلطیست! چرا که عشق شیعیان به علی‌ به جهت این است که علی‌ خدا را به آنها میشناساند! چگونه؟! باید در این طریقت پا نهاد تا فهمید! (در نیابد حال پخته هیچ خام، پس سخن کوتاه باید والسلام).
از عدالت و قضاوت علی‌ اگر میشنوید که آهن داغ را به دست برادرش نزدیک کرد (که نه چسباند) برای این است که کمی‌ حرارت غضب خدا را از ناحقی در اموال و امانات مردم به او نشان دهد. عقیل (برادر علی‌) از علی‌ می‌خواست که استثناً به او سرمایه ایی از بیت‌المال دهد تا مال التجاره کند! شما قضاوت کنید: اگر کسی‌ توان کار کردن و ادارهٔ ۱۰ سر زن و بچه را نداشت آیا باید برادر را سرزنش کند که تو دستت به مال مردم می‌رسد و میگذاری بچه های من گشنگی بکشند؟ در دارا بودن علی‌ شکی‌ نیست! چرا که مرد توانگری بود. حتی به همین برادر از مال خودش تا جایی که توانست بخشید. ملک خودش را به او داد تا بکارد و رزق و روزی در آورد. خودش همیشه همان میخورد که مسکینان میخوردند. معتقد بود که پیشوایان مردم باید به مانند مسکینان باشند تا بندگان خدا از فقرشان احساس شرم نکنند. اگر شما کسی‌ را در این دورو زمانه می‌شناسید که اینگونه روح بلندی داشته باشد سلام ما را هم برسانید!

ناشناس گفت...

۳- در باب ازدواج ایشان:
دشمنان علی‌ هم کم نبودند و نیستند که همیشه سعی‌ میکردند و میکنند که به آبروی او صدمه بزنند. حال آنکه نمیدانند که با اینکار فقط خود را بی‌ آبرو میکنند! آخرین تیری که فکر کردند عصمت امامان معصوم را با آن لکه دار کنند مساله ازدواج‌های مکرر ایشان است. مساله ایی که بجز پیامبر اسلام (ص) (که آنهم دلایلش سیاسی بود: پیامبر رهبر یک دین بود و باید اقوام مختلف را با دین آشنا میکرد و آنها را با هم آشتی‌ میداد و صلح را بر قرار میکرد)، در مورد بقیهٔ معصومین صحت ندارد و نباید به این شایعات که توسط دشمنان ایشان سخته میشودتوجه کرد. علی‌ (ع) تا حضرت فاطمه (س) زنده بودند ازدواج دیگری نکرده بودند. پس از ایشان هم با "ام‌البنین" ازدواج کردند که دارای ۴ پسر شدند که همه با شجاعت تمام در رکاب برادر بزرگشان حسین (ع) در کربلا شهید شدند.

۴- در باب عکس ایشان:
عکسی از ایشان در زمان خود ایشان نقاشی‌ نشده. محبت ایشان در دلها، قرن‌ها بعد باعث شد که اصناف مختلف از ایشان تمثالی را که در ذهن دارند نقشی‌ کنند. حضرت علی (ع) هم مردی بود از ميان اعراب و به شکل و شمايل اعراب. سجايای او اخلاقی بوده اما سعی می کردند آن را شمايلی کنند. البته اين تمثال هم درهمه جا يکسان نبود، گرچه تفاوت زياد و محسوسی هم نداشتند. مثلا دراويش تمثالی مطابق حال و احوال خود را از علی داشتند. طلا فروش‌ها برای کنده کاری روی انگشتر و گردن بند شمايلی به سليقه خود داشتند و حتی شعبان جعفري (بی‌مخ) (http://media.farsnews.com/Media/8505/Images/jpg/A0219/A0219051.jpg) هم در زورخانه‌اش تمثالی (شاید همین عکس!) داشت که کمی با بقيه تمثال‌ها فرق می کرد و شبيه اهل چرخ و کباده و زورخانه بود! در جمهوری اسلامی هم تمثال حضرت علی تغييرات ديگری کرد...
به هر حال ظاهر انسانها نشان از خوبی‌ یا بدی آنها ندارد: تن آدمی شریف است به جان آدمیت، نه همین لباس زیباست نشان آدمیت.

کلام آخر:
علی‌ (ع) کسی‌ است كه به صورت ناشناس نيمه شب به در خانه يتيمان نان و غذا مي‌برد. اما نه مثل امثال بعضیها كه براي لودگي و حظ نفس به خانه مردم سرك بكشند و بعد مطابق «كافر همه را به كيش خود پندارد»‌ تصور كنند انسان‌هاي بزرگ هم همينند. اينجور افرادي كه به شخصيت‌هاي بزرگ تاريخي و مذهبي اينگونه توهين مي‌كنند،‌انسانهاي ضعيف‌النفسي هستند كه فكر مي‌كنند با كوچك كردن ديگران خود بزرگ مي‌شوند. آیا تابحال بدون تعصب زندگاني علي (ع) را خوانده‌اند؟ زندگاني ايشان كه ديگر نسخه‌هاي متفاوتي ندارد تقريبا در همه جا ثابت است. اينكه عمر و عثمان و حتي معاويه و عمروعاص به بزرگي آن حضرت اعتقاد داشتند. اينكه تقريبا همه مفاخر و بزرگان ايران از مولوي و سعدي و سنايي و عطار و فردوسي و بزرگان عرفان و جوانمردان و اهل فتوت و علماي واقعي نه درباري و ... ايشان را ستوده‌اند. همه نشانه بزرگي اين شخص است. منتها چون غرض آمد هنر پوشيده شد، صد حجاب از دل به سوي ديده شد.
فردوسی پاک زاد:
خداوند جوی می و انگبین، همان چشمه ی شیر و ماء و یقین
اگر چشم داری به دیگر سرای، به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه منست، چنین است و این دین و راه من است
برین زادم و هم برین بگذرم، چنان دان که خاک پی حیدرم
دلت گر به راه خطا مایلست، ترا دشمن اندر جهان خود دلست
نباشد جز از بی پدر دشمنش، که یزدان به آتش بسوزد تنش
هرآنکس که در جانش بغش علی است، ازو زارتر در جهان زار کیست
نگر تا نداری به بازی جهان، نه برگردی از نیکی ات پی همرهان
همه نیکی ات باید آغاز کرد، چو با نیکنامان بوی همنورد
از این در سخن چند رانم همی، همانا کرانش ندانم همی

در فتوت علی سخن زیاد به میان آمده و اتفاقا بیشتر از زبان دشمنانش .
علاقه ایرانیان به او رو هم میشه در این فتوت و جوانمردی ریشه یابی کرد .
اگر قائل به دمکراسی هستیم لازمه‌اش مراعات عدالت و جوانمردی و انصاف است حتی در سخن ،
که اگر در سخن چنین نباشیم در عمل حتما چنین نخواهیم بود .
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.

امیدوارم که همهٔ ما اصلاح شویم و آنطور باشیم که خدا دوست دارد.