به علت فیلتر، آدرس سایت را عوض نمودم، آدرس جدید:
www.ForFreeIR1.blogspot.com

۱۳۸۵ بهمن ۷, شنبه

گزیده ای از 23 سال (علی دشتی) - رسالت

رسالت

چرا باید نبوت را یک امر ضروری و مسلم دانست تا کسانی در مقام سبک و سنگین کردن آن برآیند و یکی آنرا تصدیق و دیگری آنرا رد کند؟
علمای کلام می گویند خداوند از راه لطف شخصی را مامور می کند که خلایق را از شر و بدکاری دور کند.
اما طرفداران اصالت عقل می گویند اگر خداوند تا این درجه به خوبی و نیکی و آسایش مردم علاقه داشت چرا همه را خوب نیافرید؟ چرا شر و بدی را در نهاد تا نیازی به فرستادن رسول پیدا شود؟
عده ای درجواب خواهند گفت خداوند شر و بدی را نیافریده است زیرا خدا خیر محض است و این طبیعت خود آدمیست که استعداد شر و خیر هر دو در آن هست. در جواب عده ای دیگر خواهند گفت این طبیعت را "طبیعتی که امکان شر و بدی و همچنین امکان خیر و نیکی در او هست" که به این افراد داده است؟
انسان ساخته شده پا به عرصه حیات می گذارد؛ طبیعت پدر و مادر و خواص وزاجی آن ها در بستن نطفه تاثیر می گذارد، همان طور که اراده ی آدمی در رنگ چشم و شکل بینی و کیفیت حرکت قلب و کوتاهی قامت قوه دید یا ضعف کلیه او کمترین اثری ندارد در کیفیت ترکیب مغزو اعصاب و تمایل درونی خود نیز دستی ندارد. اشخاصی فطرتا آرام و معتدل و اشخاص دیگر ذاتا تند و سرکش و افراط کارند. مردمان نیکو منش مخل آزادی دیگران نمی شوند و به حق سایرین تجاوز نمی کنند و کسان دیگر از هیچ گونه زورگویی دست بر نمی دارند.
آیا ارسال رسول برای این است که این طبایع را تغییر دهد؟ مگر با موعظه ممکن است سیاه پوستی را سفید کرد تا بتوان طبع مایل به شر را مبدل به طبع مایل به خیر کرد؟ اگر چنین بود چرا تاریخ بشرهای متدین لبریز از جرائم و خشونت و قتل و اعمال غیر انسانی است؟ پس به ناچار باید به این نتیجه برسیم که خداوند از فرستادن انبیا بر مردم که همه خوب شوند و به خیر بگرایند نتیجه ی مطلوبی نگرفته است و در اندیشه یک شحص واقع بین راه مطمئن تر دیگری برای رسیدن به این هدف وجود دارد و آن اینست که قادر متعال همه را خوب بیافریند.
متشرعین در برابر این ملاحظه جوابی حاظر دارند که: دنیا دار امتحان است و باید خوب از بد متمایز شود و فرستادن انبیا نوعی اتمام حجت است تا هر که ز دستور آنها پیروی کرد به بهشت رود و آنکه سر باز زد به سزای کرداربد خویش برسد. اما منکران اصل نبوت گویند: این سخن عوامانه است؛ امتحان برای چه؟ خداوند به همه اسرار بندگان خود آگاه تر از خود بندگان است، آیا برای اینست که بر خود بندگان معلوم گردد که بدند؟ آنها خود را بد نمی دانند و بدی های را که مرتکب شدند شر نمی دانند، از این رو مرتکب شدند. آن ها بر حسب فطرت و طبیعت خود رفتار کرده اند، و از آن گذشته متشرعین نباید فراموش کنند که ده ها آیه در قرآن هست که گمراهی و هدایت خلق را تابع مشیت خداوندی دانسته:

سوره قصص آیه 56
تو هر که را بخواهی نتوانی هدایت کنی، ولی خداوند هر که را خواست هدایت می کند.

و در سوره ای دیگر خداوند حتی در گمراهی دیگران نقش پیدا می کند!

سوره زمر آیه 23
کسی را که خداوند گمراه کرده هدایت کننده ای نخواهد داشت.

سوره محمد آیه 13
اگر می خواستیم هدایت نصیب اشخاص می کردیم.


و آیه های متعدد دیگر که نشان دهنده این است که گمراهی و هدایت دیگران بدون مشیت الهی صورت نمی گیرد.

هیچ نظری موجود نیست: