به علت فیلتر، آدرس سایت را عوض نمودم، آدرس جدید:
www.ForFreeIR1.blogspot.com

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱, سه‌شنبه

گفتگوی خواندنی زادسر با هاشمی‌ رفسنجانی



من و رهبری، در موارد اختلافی، با يكديگر بحث می‌كنيم تا يكی از ما دو نفر مجاب بشود. اگر من قانع شدم كه تكليف روشن است، اگر مقام معظم رهبری ادله و توجيهات مرا پذيرفتند، خوب مطابق تكليف خود عمل می‌كند، اما اگر هيچكدام از ما نظرات ديگری را نپذيرفتند و از براهين و توضيحات ارائه شده متقاعد نشدند، چه بايد كرد؟، اين موضوع را با آقا به مباحثه گذاشتيم و سرانجام با دليلی كه می‌گويم، بنده خود را مكلف ديده و می‌بينم كه از نظرات و اوامر ولی امر، تمكين و تبعيت كنم



زادسرجیرفتی خطاب به آیت الله هاشمی‌رفسنجانی، ادامه . . .

آية‌الله هاشمی‌رفسنجانی، چه گفت؟.

مقدمه :
آنچه را كه قصد برآن شده است تا در پی جملاتی چند، تقديم ‌گردد، شرح ديدار مفصل نويسنده است با حضرت آية‌الله هاشمی‌رفسنجانی رياست محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام، كه در تاريخ 03/10/1387، انجام گرفته است، وليكن قبل از ذكر عرايض زادسرجيرفتی و مضامين نزديك به اصل فرمايشات صريح حضرت آية‌الله هاشمی‌رفسنجانی، نكاتی چند را كه ضروری می‌داند، يادآور می‌گردد.

الف – حضرت امام خمينی نورالله مرقده‌الشريف، راجع به رئيس محترم مجلس خبرگان رهبری فرموده‌اند : «بدخواهان بدانند كه هاشمی زنده است»، چون‌كه نهضت زنده است. مقام منيع ولايت و رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آية‌الله معظم خامنه‌ای كبير مدظله، در باره‌ی حضرت ايشان فرمودند: «هيچكس برای من هاشمی‌رفسنجانی نمی‌شود» و بعد از انتخابات نهم فرمودند: «جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای هاشمی‌رفسنجانی كه خود از ذخائر انقلاب و از چهره‌های برجسته‌ی‌ نظام جمهوری اسلامی ایرانند»، «امیدوارم این برادر عزیز و همسنگر دیرین، مانند همیشه در عرصه‌های مهمِ نظام اسلامی نقش‌آفرین باشند . . . ، سیدعلی خامنه‌ای 4/ تیر/1384» ،

ب - آية‌الله هاشمی رفسنجانی هم خاطرنشان كرده است كه : «زیر این آسمان آبی به هیچ كس به اندازه ایشان (حضرت آیت‌الله خامنه‌ای) اعتماد ندارم. من گفته‌ام حاضرم كاغذهای سفیدی را امضا كنم و به ایشان بدهم تا رهبری هر چه خواستند در این كاغذها بنویسند و اگر خواستند منتشر كنند یا این‌كه نزد خود نگه دارند. این نشان دهنده عمق علاقه و روابط شخصی ماست.»

ج - اين نوشتاری است كه پس‌ از جدال درونی بسيار، به تسبيح كلمات در آمد، و به قصد قربت كه انشاءالله كه يك تكليف سياسی الهی انجام می‌گيرد، در الفاظ گنجانيده و به اين اوراق سپرده شد، و هرگز از عواقب احتمالاً پرهزينه‌ی آن انديشه نگرديد، زيرا آنچه مهم است و دستور دين مبين اسلام می‌باشد، گفتن حق است، اگرچه به زيان آدمی تمام شود.

د – بر اهل سياست و فرهنگ پوشيده نيست كه نگارنده نيز در پرداخت هزينه‌‌های سنگين به سبب اتخاذ مواضع شفاف، بيانات صريح، گفتن حقايق و حمايت از هر آن كس را كه در مديريت‌ها و انتخابات‌ها، اصلح تشخيص داده است، نصيب وافر برده است كه به نمونه‌هایی از آن‌ها در بخش پايانی اين نوشته، اشاره می‌گردد و عرضه می‌دارد كه انعكاس ديرهنگام اين گفت‌گوی بدون ابهام و با صراحت، شخصی است و نه سياسی.


و اما پيرامون ملاقات حضوری اين طلبه‌ی بسيجی با رياست محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام حضرت آية‌الله هاشمی‌رفسنجانی، به استحضار می‌رساند:

روز دوازدهم آذزماه 1387 بود كه به بهانه‌ی دعوت به همايش سی‌سال قانونگذاری در جمهوری اسلامی ايران، راهی خانه‌‌ی ملت شديم و حقيقتاً از بيانات حضرت آيه‌الله اكبر ‌هاشمی‌رفسنجانی رياست محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام، و حضرت حجت‌الاسلام‌ والمسلمين ناطق‌نوری رياست محترم بازرسی ويژه‌ی دفتر مقام معظم رهبری، استفاده برديم.
بعد از اتمام جلسه ضمن احوالپرسی با هاشمی‌رفسنجانی، خدمت حضرت ايشان دوكلمه تقديم گرديد كه اگر اجازه بدهند حضوری مطالبی را به صورت صريح و بدون تعارف، در محضرشان مطرح كرده و پاسخ‌های روشن و بی‌پرده‌ی جناب ايشان را، جويا شويم.

در تاريخ دوم دی‌ماه يكهزاروسيصدوهشتادوهفت، از دفتر رياست محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام ، تلفنی خبر دادند كه فردا 1387/10/03، ساعت 11:00 صبح، وقت ملاقات شما با حضرت حاج‌آقا تنظيم شده است، مطابق زمان تعين شده، توفيق زيارت رياست محترم مجلس خبرگان رهبری، رفيق گرديد و بدون وقفه پرسش‌ها و مطالب نويسنده آغاز شد كه تا نزديكی اذان ظهر به طول انجاميد، و آنگاه رئيس دولت مشهور به سازندگی، هرآنچه را كه لازم ديدند پاسخ دادند كه در مرتبه‌ی نخست، فهرست پاره‌ای از آن پرسش‌ها را ذكر كرده است و سپس پاسخ‌های حضرت ايشان را، تقديم می‌دارد.



زادسرجيرفتی خطاب به آية‌الله‌هاشمی‌رفسنجانی :
حالا اجازه بفرماييد تا اساس موضوعات مطروحه را بدون هرگونه تفسير و تحليلی، جهت استحضار شما خوانندگان معزز تقديم بدارد، ضمناً موضوعات مطمح‌ نظر، با شماره‌های پاسخ پرسش اول تا دوازدهم، تقديم می‌گردد.

1- روابط حضرت‌عالی، با رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آية‌الله خامنه‌ای مدظله، چگونه روابطی است؟، آيا عاطفی و عرفانی است و يا سياسی و يا كاری است؟.
پاسخ پرسش اول؛ روابط من با آية‌الله خامنه‌ای، هم عاطفی است و هم معرفتی و هم سياسی و هم كاری.
معرفتی است زيرا عميقاً همديگر را می شناسيم، خلقيات، عادات، روحيات و افكار هر يك از ما برای ديگری روشن و بسيار نزديك است و بدين جهت است كه حقيقتاً عاطفی است.
سياسی است زيرا من و آقای خامنه‌ای عمده عمر خود را با همكاری سياسی گذرانيده‌ايم و با سياست عجين شده‌ايم.
كاری است چون‌كه در طول نيم‌ قرن گذشته، آقای خامنه‌ای و من، در حقيقت لازم و ملزوم هم و مكمل يكديگريم، در طول مبارزه، تمام كارهای (حداقل پنجاه و چند سال عمر) من و ايشان، در راستای سروسامان دادن به امور انقلاب اسلامی، اداره‌ی كشور، و رتق و فتق مشكلات سخت روزگار دفاع مقدس ملت شجاع و مسلمان ايران، بوده و هست.


2- اختلافات فی‌مابين شما و «آقا» چگونه به وجود می‌آيد و برای رفع آن‌ها چه می‌كنيد و اگر ممكن است نمونه‌هايی از اختلافات و كيفيت حل آن‌ها را، بيان بفرماييد.
پاسخ پرسش دوم؛ البته كه اختلافات داريم مگر می‌شود دو تا انسان با يكديگر هيچ گونه اختلافی نداشته باشند، احتمالاً آن چيزی كه موجب پرسش شما است، اختلاف در امور مهم و سياست‌های كلان كشور در داخل و خارج است، درست است؟. عرض كردم بله آقا.
چنين پاسخ دادند، كه من و رهبری، در موارد اختلافی، با يكديگر بحث می‌كنيم تا يكی از ما دو نفر مجاب بشود. اگر من قانع شدم كه تكليف روشن است، اگر مقام معظم رهبری ادله و توجيهات مرا پذيرفتند، خوب مطابق تكليف خود عمل می‌كند، اما اگر هيچكدام از ما نظرات ديگری را نپذيرفتند و از براهين و توضيحات ارائه شده متقاعد نشدند، چه بايد كرد؟، اين موضوع را با آقا به مباحثه گذاشتيم و سرانجام با دليلی كه می‌گويم، بنده خود را مكلف ديده و می‌بينم كه از نظرات و اوامر ولی امر، تمكين و تبعيت كنم، و آن دليل اين است كه ايشان در فرض عدم قناعت، حجت شرعی در پذيرفتن نظرات مرا ندارند، وليكن من جهت عمل به نظرات و تصميمات متخذه از سوی ايشان به عنوان رهبری، عندالله حجت شرعی و قانونی دارم.
و اما ذكر چند مثال در خصوص اختلاف نظرهايی كه گفتی :
دو نمونه را می‌گويم كه مربوط به گذشته‌ی خيلی دور هم نمی‌باشد، فقط به عنوان مثال؛
نمونه‌ی اول؛ بنده بنا به دلايل محكمی كه داشتم، با نامزد شدن خودم برای مجلس خبرگان رهبری، مخالف بودم، مقام معظم رهبری از من توضيح خواست و دلايل مرا نپذيرفت و به من امر كردند كه بايد ثبت نام كنيد، و اضافه كردند كه نام نويسی شما در انتخابات مجلس خبرگان يك تكليف الهی است و واجب، گفتم من كه بر خودم واجب نمی‌دانم، شما كه واجب می‌دانيد، تهيه‌ی مقدمات آن نيز بر شما واجب است. مقدمات مورد نظر را گفتم كه ايشان پذيرفتند و عملی كردند و من هم نامزد شدم.
نمونه‌ی دوم؛ بنا بر دلايل متعدد سياسی، اقتصادی، مديريتی، به عملكرد دولت نهم انتقاد دارم به جز در مورد تخلف از سياست‌های كلی كه نظارت بر آن از وظايف مجمع است، سكوت كرده‌ام تا با نظرات علنی مقام معظم رهبری، مخالفتی انجام نگيرد.



3- مبنای آن فرمايشی را كه در جمع دانشجويان عزيز فرموديد، كه «خامنه‌ای عشق من است»، چيست؟.
پاسخ پرسش سوم؛ آنچه را كه در جمع دانشجويان گفتم سياسی نبود، بلكه واقعيت را گفتم. من آقای خامنه‌ای را دوست می‌دارم و هرگز به جهت ملاحظات سياسی و حكومتی، آن موراد را مطرح نساختم و تكرار می‌كنم كه طی حداقل پنجاه سال گذشته در اين كشور دو نفر از من و آقای خامنه‌ای به يكديگر نزديك‌تر، كسی را نمی‌شناسم.
در اين قسمت نگارنده فرمايش حضرت ايشان را قطع كرد و عرض كرد خدا را شكر حاج آقا، اگر شما و مقام معظم رهبری، با هم اختلاف و افتراق نداشته باشيد هرگز به اين مملكت آسيب نخواهد رسيد، دولت‌ها می‌آيند و می‌روند، مهم يكی بودن و همدلی و همراهی شما و ولی امر مسلمين است. جناب ايشان فرمودند مطمئن باشيد كه ما هرگز از هم جدا نخواهيم شد.


4- نظر صريح جناب‌عالی را در خصوص حمايت‌های پی در پی و بی دريغ مقام معظم رهبری، از دولت نهم و شخص رئيس محترم جمهور، چيست؟.
پاسخ پرسش چهارم؛ من اينجوری خودم را راضی و قانع می‌كنم كه رهبر معظم انقلاب اسلامی، تحليلی را از اوضاع دارند كه تشخيصشان اين است كه اگر از دولت دفاع و پشتيبانی نكنند، ممكن است دولت برای ادامه‌ی كار با مشكل جدی مواجه شود و در شرايط فعلی اين به صلاح نيست.


5- چرا تا كنون هرگز هيچ حمايت آشكار و پنهانی را از دولت نهم انجام نداده‌ايد؟.
پاسخ پرسش پنجم؛ موضع من در حق دولت نهم همان سكوت من است و فكر نمی‌كنم كه رهبر معظم انقلاب در اين زمينه چيز بيشتری از من بخواهد، زيرا ايرادات و انتقادات مرا به اين دولت در ابعاد گوناگون، مستحضر می‌باشند.


6- راجع به گرانی‌های افسار گسيخته‌‌تر فعلی و تورم بی‌لجام‌تر از دولت‌های گذشته، چه می‌گوييد؟.
پاسخ پرسش ششم؛ در شرايط فعلی و با توجه به حساسيت فوق‌العاده‌ی كشور در ابعاد داخلی و خارجی، بهتر آن است كه من وارد بحث نشوم، اهل سياست و آنان كه سری در كتاب و دعا دارند می‌دانند كه من با اين اوضاع مخالف هستم و راه حل هم دارم. البته كسی مساعدت و مشاوره‌ای را طالب نشده است و من هم سكوت را ترجيح می‌دهم. ضمناً می‌پذيرم كه در گذشته نيز اشكالات اقتصادی و تورمی بوده است، اما هرگز چنين نبوده و . . .،.


7- سياست‌های سياست خارجی دولت نهم را چگونه ارزيابی می‌كنيد.
پاسخ پرسش هفتم؛ به همان دلايلی كه در رابطه با مسايل اقتصادی سخن نگفتم، پيرامون سياست‌های خارجی دولت نهم نيز، بهتر است كه سكوت را انتخاب كنم.


8- لطفاً نظر خود را به صورت واضح در خصوص انتخابات دهم رياست جمهوری بيان بفرماييد.
پاسخ پرسش هشتم؛ در مورد انتخابات دوره‌ی دهم، اعتقاد من همان است كه در جلسه‌ی جامعه‌ی روحانيت بحث شد و آن اين است كه چنانچه همه‌ی كسانی كه خود را به هر نوعی جزو اصول‌گرايان می‌دانند، يكی از چهار نفر مطرح شده يعنی ؛ حجج اسلام ناطق‌نوری و روحانی و آقايان لاريجانی و ولايتی را، نامزد كنند و متفرق نشوند، بنده نيز به سهم و توان خود از نامزدی آن نامزد واحد، حمايت خواهم كرد، و با جريان اصلاح طلب هم موافقت بشود كه سهم مناسبی را در كابينه و مديريت اجرايی كشور داشته باشد كه اميد بر موفقيت چنين طرحی نيز فراوان است.


9- آيا در انتخابات دهم رياست جمهوری نامزد می‌شويد؟.
پاسخ پرسش نهم؛ نه، در انتخابات دهم رياست جمهوری، نامزد نخواهم شد.


10- بنده(زادسر)، اصول‌گرايی و اصلاح‌طلبی مصطلح را، قبول ندارم و بسياری از مدعيان هر دو را به رياست‌گرايی و قدرت‌طلبی، متهم می‌كنم و برای خودم دلايل متقن و تجربی دارم، نظر شما(هاشمی‌رفسنجانی)، در اين باره چيست؟.
پاسخ پرسش دهم؛ قبل از جواب سؤال دهم نگارنده، حضرت ايشان پرسيد كه دلايل شما از اين‌كه اصول‌گرايان و اصلاح طلبان را به طور كامل قبول نداريد چيست؟. و من هم خلاصه‌ای از مشاهدات عينی و تجارب عملی خودم را كه در پايان اين نوشتار، تفصيل آن‌ها را كه قبلاً در مقاله‌‌ای با عنوان «نقد احمدی‌نژاد و دولت نهم به سبكی ديگر» تشريح شده است، تقديم می‌دارد.
{جهت ملاحظه‌ی متن كامل مقاله‌ی «نقد احمدی‌نژاد و دولت نهم به سبكی ديگر»، «اينجا را كليك كنيد» .}
در پاسخ به عرايض بنده فرمودند كه من نظرات شما را رد نمی‌كنم البته به طور مطلق هم تأييد نمی‌كنم.


11- جناب آقای هاشمی رفسنجانی، شما كه سال‌های سال، رياست قوه‌ی مقننه و نمايندگان مجلس را عهده‌دار بوده‌ايد، چرا برخی از نمايندگان اداوار مختلف مجلس شورای اسلامی، بجای انجام وظيفه‌ی خطير نمايندگی، برابر آنچه كه قانون اساسی برای آنان تبيين فرموده است، سعی بر رفيق شدن با وزيران، معاونان و رؤسای سازمان‌ها دارند و عده‌ای از آنان نيز هواداران جدی بعضی از وزارت‌خانه‌ها در وقت بررسی بودجه در مجلس و هنگامه‌ی طرح استيضاح‌ها و تحقيق‌وتفحص‌ها، می‌شوند ؟.
پاسخ پرسش يازدهم؛ پرسش يازدهم مرا نيز با تأسف و تأثر پاسخ گفت و اوج غم و غصه خود را از اين‌كه چرا برخی چنين می‌كنند و چرا مجيزگويی و چاپلوسی و پست‌خواهی به هر قيمتی، تا بدين حد در جمهوری اسلامی پيشرفت كرده است، پنهان نكردند.


12- آيا اجازه می‌دهيد كه بخش‌هايی از فرمايشات امروز حضرت مستطاب عالی و سؤالات اين بنده كوچك درگاه پروردگار، قلمی و منتشر بشود؟.
پاسخ پرسش دوازدهم؛ برای نوشتن مطالبی را كه گفتم و انتشار آن‌ها، منعی نمی‌بينم، وليكن چنانچه قبل از منتشر شدن، آن را ببينم بهتر است، كه الحمدلله چنين شد و رياست محترم مجلس خبرگان رهبری، متن كامل اين پرسش و پاسخ را به انضمام مقدمه و مؤخره‌ی آن ملاحظه، و تأييد كردند. (مطالب مربوط به خودشان را منظور است).

و مطالبی ديگر كه . . . ، برای فرصتی بعد.



کپی شده از +

۲ نظر:

ناشناس گفت...

خیلی خوب بود ولی آیا جوابها واقعیت دارد؟

علی گفت...

بله، من متن این گفتگو را از سایت آقای زادسر کپی نموده ام.

زادسر: "رياست محترم مجلس خبرگان رهبری، متن كامل اين پرسش و پاسخ را به انضمام مقدمه و مؤخره‌ی آن ملاحظه، و تأييد كردند. (مطالب مربوط به خودشان را منظور است)."

تا کنون با وجود گذشت چند روز از انتشار این گفتگو در سایت های مختلف، بیانیه یی مبنی بر تکذیب این اظهارات از سوی دفتر رفسنجانی صادر نشده است.